inwards or inward

ɪnwəɹdz ɔɹ ɪnwəɹd


فارسی

1 عمومی:: روحا، سوی‌درون‌، باط‌نا، بدرون‌، بباط‌ن‌، بط‌رف‌ داخل‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code